پرواز نور

پرواز نور

ثبت خاطرات روزهایی که فقط یکبارند...
پرواز نور

پرواز نور

ثبت خاطرات روزهایی که فقط یکبارند...

تو

تو برای من به مانند ارامش شعری

وسط غزل های حافظ

بین درخت های جنگل شمال

زیر باران 

و آغوش و دیگر هیچ

من برای تو‌ از این روزها که نمی شناختمت میگویم

و‌ تو نیز برای من از همین روزهایت میگویی

آنقدر کنار هم و در آغوش یکدیگر حرف میزنیم و میخوانیم و از دل‌میگوییم تا باران بند بیاید و خورشید طلوع کند.

تو زیباترین نخواسته ی نشدنی دل من هستی جانم❤️

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد